پست‌ها

غور رادیکال؛ ولایت طالبانی در مرکز افغانستان

گروه طالبان در ولایت غور، به تاریخ ۳۱ جوزا سال جاری -که در تاریخ قمری آن ۲۶ ماه شوال ۱۴۴۱ درج شده-،   نامه‌ی تهدیدآمیز   به باشندگان منطقه‌ی «سرکجک» از مربوطات ولسوالی لعل‌وسرجنگل که عموماً از قوم هزاره هستند، فرستاده و از باشندگان این منطقه خواسته بودند که به امارت اسلامی طالبان بپیوندند. چنانچه در بخشی از این نامه آمده است؛ «امارت اسلامی طالبان ضامن آبرو و عزت و حیثیت مسلمان‌های است که داوطلب به امارت اسلامی بپیوندند و خدمت به دین اسلام نموده و مزاحم فعالیت‌ مجاهدین نشوند. لهذا از جناب شما بزرگان قریه‌جات سرکجک خواهانیم که همراه میان از روزنه صلح وارد شده و ما را مجبور به جنگ و خون‌ریزی ننمائید … در صورت عدم پذیرش مسوولیت آینده به دوش شما است و جوابگو خواهین بود.» این نامه مهر امارت اسلامی طالبان را در خود دارد. طالبان مرغابی به لعل چشم دوخته اند ولسوالی لعل‌وسرجنگل یکی از معدود ولسوالی‌ها در سطح افغانستان است که در این دو دهه‌ی گذشته از امنیت کامل برخوردار بوده است. به اسثتنای   رویداد خونین ۱۳۹۷   که نیروهای پولیس ملی و امنیت ملی از مرکز غور و ولایت بامیان به هدف دستگیری «علی‌پ

پیروزی با هزار زخم؛ دوباره به هشت ثور بازگشتیم

در هشتم ماه ثور ۱۳۷۱ ، یعنی دقیقاً ۲۸ سال قبل از امروز مجاهدین پیروزمندانه وارد کابل شدند و به حکومت داکتر نجیب‌الله احمدزی نقطه‌ی پایان گذاشتند. اما دیری نگذشت که جهاد با نفس را شروع کردند. در رابطه به این‌که مجاهدین بعداز پیروزی چه کردند، تصویرهای که از شهر کابل به یادگار مانده، گویاترین متن‌های دیدنی است. اما در رابطه به این‌که این‌روزهای افغانستان چه شباهتی با زمینه‌های تاریخی ثور ۱۳۷۱ ، دارد، کم‌تر به آن پرداخته شده‌است. در سال‌های پس از طالبان، هشتم ثور همه‌ساله به عنوان روز پیروزی مجاهدین از سوی حکومت افغانستان گرامی‌داشته می‌شود؛ چرا که اکثر کسانی که بعداز سقوط طالبان به قدرت کابل رسیدند، همان جنگسالاران و رهبران جهادی بودند که در دهه‌ی هفتاد در امر دولت‌سازی ناکام شدند و به جهاد با نفس روی آوردند. تا این‌که در نهایتِ جهاد از درون جنگ‌های داخلی و وضعیت سیاسی که آن‌ها به وجود آورده بودند، طالبان همچون دیوهای سفید ظهور کردند، که در آن وقت تنها دستاورد جهاد یک کانیتنر در ولایت تخار بود. باآن‌که پیرامون هشت ثور زیاد نوشته شده، اما در این نوشتار تلاش خواهم کرد تا تجربه‌ها و ز

میراث مسعود؛ یادداشتی بر مقاله‌ی احمد مسعود و یک حاشیه

اخیراً مقاله‌ی از احمد مسعود، پسر احمدشاه مسعود، در نیویورک‌‌تایمز به‌نشر رسیده که مهدی غلامی آن را با عنوانِ « جای چه چیزهایی در گفتگوی صلح افغانستان خالی است؟ » در یکی از روزنامه‌های چاپ کابل ترجمه کرده است. نقد ساختاری توزیع قدرت آقای مسعود در این مقاله به گونه خیلی خوب وضعیت سیاسی کنونی را آسیب‌شناسی کرده و در واقع به اصل ریشه بحران سیاسی در افغانستان پرداخته است. محتوای این مقاله نقدِ ساختاری توزیع قدرت در افغانستان است. چنانچه در بخشی از این مقاله آمده؛ « برای ایجاد یک صلح پایدار و یک نظم سیاسی عادلانه در افغانستان، نیاز به تغییرات ساختاری قابل ملاحظه‌ای در سیستم سیاسی و اداری بسیار مرکزی مان است که قدرت و منابع مالی را در دفتر رییس‌جمهور، متمرکز کرده و پاسخ‌گویی بسیار کمی دارد. کم‌بود مقدمات سازمانیِ تقسیم قدرت میان کابل و ولایت‌ها و سیستم "همه چیز مال برنده است" در دولت مرکزی، باعث پیش‌برد رقابت متعصبانه‌ای برای ریاست‌‌جمهوری می‌شود.» این بخش از نوشته‌ی آقای مسعود، اکنون سخن بسیاری از سیاستمداران و سیاسی‌اندیشان است. چرا که بحران کنونی ریشه در مکانیزم توزیع ق

امنیتی‌شدن آب؛ همسایه غربی آب می‌خواهد!

استفنی گلینسکی، گزارش‌گر مجله لس‌آنجلس تایم، در مقاله‌ی زیر عنوان«خدا، نفت، تریاک؛ و حالا جنگ بر سر آب» که ترجمه‌ی آن  نشر شده،  به نقل از یکی فرماندهان طالبان نوشته است:  « سال  ۲۰۱۱  یکی از فرماندهان طالبان ادعا کرد که ایران  ۵۰   هزار دالر به او پیشنهاد داد تا این سد [بند کمال خان] را منفجر کند.»  بند کمال خان در  ۱۸  کیلومتری شمال ولسوالی چاربرجک و در  ۹۵  کیلومتری جنوب شهر زرنج ولایت نیمروز بالا ی  دریای هلمند در حال ساخت است.  این بند در سال  ۱۳۴۵  کار اعمار آن آغاز شد، اما به دلیل جنگ‌ها و منازعات دوام‌دار جریان کار آن متوقف ماند، تا این‌که در سال  ۱۳۹۰  دوباره کار ساخت آن آغاز شد. کار ساختِ بند کمال خان در سه مرحله طراحی شده، که مرحله سوم و آخر آن در سال  ۲۰۱۷ م، توسط رییس جمهور اشرف غنی افتتاح شد. این پروژه با بودجه  ۷۸  میلیون دالر از بودجه انکشافی دولت افغانستان ساخته می‌شود. اما، ساختِ این بند واکنش‌های دولت ایران را برانگیخته است.  اکنون 70 درصد آب‌های  افغانستان به کشورهای همسایه سرازیر می‌شود. دولت افغانستان تصمیم دارد تا 37 بند را جهت مهار و کنترل آب‌ها اعمار نماید.  

کاهش چشم‌گیر خشونت‌ها؛ نگاهی کرونولوژیک به 18 سال فرازونشیب گفتمان مصالحه در افغانستان

جوانان قندهاری (عموماً پسران) شبِ دوم حوت را با موسیقی و رقص محلی «اتن» جشن گرفتند و با شادمانی از آغاز عملی‌شدنِ طرح«کاهش چشم‌گیر خشونت» میان آمریکایی‌ها و طالبان استقبال نمودند. قندهار، شهری عموماً پشتون‌نشین در جنوب افغانستان موقعیت دارد که خاستگاه، مرکز و مقر فرماندهی تحریک طالبان به رهبری «ملا محمد عمر» بوده است. بعدازحملات یازدهم سپتامبر در سال 2001م، و به‌نبال آن حملات نظامی نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده آمریکا در افغانستان علیه فرماندهان سازمان تروریستی القاعده و میزبان ‌آن‌ها، یعنی امارت اسلامی طالبان، شهروندانِ این ولایت جنوبی در خط اول جنگ قرار گرفتند. قندهار نزدیک به 20 سال است که جنگ‌ها، انفجارها و انتحاری‌ و خشونت‌های مختلف را در خود شاهد بوده است. اکنون بعداز 20 سال، شهروندانِ این ولایت شبی شروع کاهش‌های چشم‌گیر خشونت ها را جشن می‌گیرند. چنین جشنِ استقبال از شروع کاهش چشم‌گیر خشونت‌ها، از سوی طالبان، نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای حمایت قاطع، از آرزوهای دیرینه‌ی مردم افغانستان بوده است. خشونت بخشی از تاریخ معاصر افغانستان را شکل می‌دهد و مردم ا