آدمی زیستبومِ خویش است
یکی از دوستانم که بهشدت مذهبی است، و
خیلی هم خوشاخلاق، از من پرسید: «عباس! تو به بهشت و جهنم اعتقاد داری؟»
در پاسخ گفتم که بله، اعتقاد دارم. پرسید، چطور؟ در پاسخ گفتم که، البته به
آن بهشت و جهنمی که تو اعتقاد داری، بهشت و جهنمی که ادیان آسمانی به
پیروانش وعده داده و نقشهی آن را با مخلفات و جزئیات ترسیم کرده، به بهشت
و جهنمی که ورای زمین، زمان و مکان باشد اعتقاد ندارم؛ بهخصوص بهشتِ
اسلامی که بیشتر به روسپیخانه میماند. من به بهشت و جهنمِ زمینی، به
بهشت و جهنم فردی و اینجهانی اعتقاد دارم. فکر نمیکنم وقتی بمیرم به
زیرزمین یا در آسمانها، کهکشانها و سیارههای دیگر بروم، فکر نمیکنم
بهشت و جهنم بیرون از زمین، و بیرون از خودِ ما/فرد بودهباشد. به نظر من
بهشت و جهنمِ امکانی است که در خودِ ما/فرد اتفاق میافتد. کافیست
نگاهمان را به طبیعت، به جامعه، به محیط، به زندگی و از همه مهمتر به
خودِمان عوض کنیم. به نظر من بهشت همان امکانِ خوشآیند است که ما برای
خود خلق میکنیم، یک امکانِ درونی و فردی که بعد به بیرون و به جامعه، به
طبیعت، به زندگی، و به محیط و ماحول تعمیم میدهیم؛ و همینطور جهنم. اگر
بد ببینیم و چیزهای زشت را در خود درونی کنیم، در آنصورت ما بیش از آن
خدایانِ موهم به خود ظلم کردهایم و برای خود جهنم ساختهایم و بالاخره در
آتش خود–افروختهی خویش میسوزیم. هرقدر نگاه ما به طبیعت، به زندگی و
بهخود ما منفی و زشت باشد به همان اندازه آتش جهنمی که ساختهایم سوزناک
خواهد بود. و همینطور برعکس، هرقدر چشمها را پاک کنیم و زیبا ببینیم و
فکر کنیم، به همان اندازه بهشت زیبا برای خود خلق کردهایم. به نظرِ من،
آدمی قبل از هرچیزی در خودش زندگی میکند. آدمی زیستبومِ خویش است.
نظرات
ارسال یک نظر