پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۱۹

علیه فراموشی!

علیه فراموشی؛ عنوانِ کتابی است از  «منیره برادران» که به‌ بررسی تجربه کمیسیون‌های حقیقت‌یاب درباره جنایت‌های جنگی‌ در کشورهای همچون؛ اکوادور، آرژانتین، شیلی، اوگان...

صلحِ مبتذل

صلح به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین نیازهای انسان، و به‌خصوص انسانِ افغانستانی است که دیرزمانی در آرزوی نشستن در سایه‌ی آن را داشته‌اند و برای رسیدن به صلح همه‌روز قربانی م...

وفاداری

استاد سرو دانش در یادداشتی با عنوان «دو نیمه» که در صفحه‌ی فیسبوک خود گذاشته‌است، با این تکه‌ی از رمان «بادبادک باز» اثری از خالد حسینی آغاز کرده‌: «به حسن نگریستم... نیمه دی...

توهم دانایی

بهترین تعریفِ فلسفه «فاسد کردن جوانان» است. سقراط هم دقیقن کاری غیر از فاسد کردنِ جوانانِ آتن نمی‌کرد، و به همین دلیل هم محکوم به مرگ شد. دین، علم و فلسفه سه دشمنِ همیشه‌گی بوده‌ که تا فرصتی می‌یابد یکدیگر را رد و طرد می‌کند. اما، در واقعیتِ امر، دین و فلسفه هر دو فاسدکننده است، اما با این تفاوت که دین در فاسدکردنِ مقدمِ بر فلسفه است؛ هم از لحاظ توالی تاریخی، هم از لحاظ سنی‌‌ انسان. مثلن به لحاظ تاریخی نخست دین سراغ انسان رفت و این موجودِ «تازه-‌از-غار-برآمده» را فاسد کرد، و بعد فلسفه تلاش کرد که آن وضعیتِ گندیده‌ی ثابت و ایده‌آل را به فساد بکشاند، یعنی شک و پرسش‌گری را در وجود انسانِ دین‌دارِ دگم‌اندیش خلقِ کند. و همین‌طور به‌لحاظ سنی؛ همین که طفل متولد می‌شود، دین به عنوان یک نهاد سراغ این نوزادِ پاک می‌رود. مثلن، از غسل تعمید و اذانِ درِگوش گرفته تا اجرای مناسکِ و درونی ‌کردن ارزش‌ها و هنجارهای دینی؛ که در نتیجه نوزادِ پاک و بی‌آلایش به یک بنده‌ی بی‌همه‌چیز، گناه‌کارِ ابدی، خریطه‌ی نجاست و ناپاکی، موجودِ طردشده‌ و آبِ گندیده‌ی که باید همیشه برای آمرزش گناهانِ نکرده‌اش شرمنده و بند...

دانشگاه

یکم) به‌جای مقدمه؛ از روستایی دوردست و از میانِ مردم روستایی با عقاید و قواعدِ سختِ سنتی آمده‌بودم تا در دانشگاه درس بخوانم، متعلق به اجتماعی بودم که نهادِ دانشگاه برای‌...