پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۲۰

امنیتی‌شدن آب؛ همسایه غربی آب می‌خواهد!

استفنی گلینسکی، گزارش‌گر مجله لس‌آنجلس تایم، در مقاله‌ی زیر عنوان«خدا، نفت، تریاک؛ و حالا جنگ بر سر آب» که ترجمه‌ی آن  نشر شده،  به نقل از یکی فرماندهان طالبان نوشته است:  « سال  ۲۰۱۱  یکی از فرماندهان طالبان ادعا کرد که ایران  ۵۰   هزار دالر به او پیشنهاد داد تا این سد [بند کمال خان] را منفجر کند.»  بند کمال خان در  ۱۸  کیلومتری شمال ولسوالی چاربرجک و در  ۹۵  کیلومتری جنوب شهر زرنج ولایت نیمروز بالا ی  دریای هلمند در حال ساخت است.  این بند در سال  ۱۳۴۵  کار اعمار آن آغاز شد، اما به دلیل جنگ‌ها و منازعات دوام‌دار جریان کار آن متوقف ماند، تا این‌که در سال  ۱۳۹۰  دوباره کار ساخت آن آغاز شد. کار ساختِ بند کمال خان در سه مرحله طراحی شده، که مرحله سوم و آخر آن در سال  ۲۰۱۷ م، توسط رییس جمهور اشرف غنی افتتاح شد. این پروژه با بودجه  ۷۸  میلیون دالر از بودجه انکشافی دولت افغانستان ساخته می‌شود. اما، ساختِ این بند واکنش‌های دولت ایران را برانگیخته است.  اکنون 70 درصد آب‌های  ...

کاهش چشم‌گیر خشونت‌ها؛ نگاهی کرونولوژیک به 18 سال فرازونشیب گفتمان مصالحه در افغانستان

جوانان قندهاری (عموماً پسران) شبِ دوم حوت را با موسیقی و رقص محلی «اتن» جشن گرفتند و با شادمانی از آغاز عملی‌شدنِ طرح«کاهش چشم‌گیر خشونت» میان آمریکایی‌ها و طالبان استقبال نمودند. قندهار، شهری عموماً پشتون‌نشین در جنوب افغانستان موقعیت دارد که خاستگاه، مرکز و مقر فرماندهی تحریک طالبان به رهبری «ملا محمد عمر» بوده است. بعدازحملات یازدهم سپتامبر در سال 2001م، و به‌نبال آن حملات نظامی نیروهای ائتلاف بین‌المللی به رهبری ایالات متحده آمریکا در افغانستان علیه فرماندهان سازمان تروریستی القاعده و میزبان ‌آن‌ها، یعنی امارت اسلامی طالبان، شهروندانِ این ولایت جنوبی در خط اول جنگ قرار گرفتند. قندهار نزدیک به 20 سال است که جنگ‌ها، انفجارها و انتحاری‌ و خشونت‌های مختلف را در خود شاهد بوده است. اکنون بعداز 20 سال، شهروندانِ این ولایت شبی شروع کاهش‌های چشم‌گیر خشونت ها را جشن می‌گیرند. چنین جشنِ استقبال از شروع کاهش چشم‌گیر خشونت‌ها، از سوی طالبان، نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای حمایت قاطع، از آرزوهای دیرینه‌ی مردم افغانستان بوده است. خشونت بخشی از تاریخ معاصر افغانستان را شکل می‌دهد و مردم ا...

ویروس‌کرونا؛ نوستالژی طاعون در قرنِ بیست‌ویک

دارون عجم اوغلو و جیمز ای رابینسون، کتابِ مشترکی دارند با عنوانِ « چ گونه ملت‌ها شکست می‌خورند؟» این کتاب یکی از کتاب‌های پرخواننده، روان و خوش‌خوان، جدی و تأثیرگذار در حوزه سیاست، تاریخ، جامعه‌شناسی و به‌خصوص اقتصاد و توسعه به حساب می‌رود. این دو نویسنده از دو منظر اقتصادی و سیاسی به مسئله توسعه و نهادهای که زمینه رشد و توسعه می‌شود یا مانع آن، پرداخته‌اند. پرسش اصلی این دو نویسنده این است که چرا ملت‌ها و کشورهای که به نظر مشابه می‌آیند، در امر توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی متفاوت از همدیگرند؟ پاسخ این دو در این کتاب بررسی نهادهای است که در کشورهای مختلف به لحاظ تاریخی و تحتِ یک سری شرایط و تحولات خاص شکل گرفته است. فصل چهارم این کتاب با عنوانِ «تفاوت‌های کوچک و برهه‌های سرنوشت‌ساز: وزن تاریخ» به پیامدهای یکی از بیماری‌های وحشتناک در تاریخ می‌پردازد؛ «جهانی که طاعون به وجود آورد». این فصلِ کتابِ عجم اوغلو و رابینسون را به طور مختصر بازنویسی می‌کنم تا به درکِ تاریخی-اجتماعی از پدیده‌های زیست‌-سیاسی برسیم، و همین‌طور مسئله‌ی ویروس کرونا را در چنین بستر نظری بررسی نماییم . نویسندگان ا...

منظور پشتین

پنجابی‌ها در پاکستان صاحبان قدرت هستند، چون ارتش را دارند. از زمانی‌که پاکستان از هند جدا شد، پنجابی‌ها کنترل ارتش را در دست داشته‌اند. برخلاف معمول، ارتش پاکستان برای خودش دولت دارد. ارتش بیش از هفتاد درصد بودجه را به‌خود اختصاص داده است. ارتش پاکستان متشکل از ۹ قول اردو است. از ۹ قول اردو، پنج قول اردوی آن در ایالت پنجاب مستقر است؛ راولپندی مرکز قدرت در پاکستان است. ارتش پاکستان، افغانستان را عمق استراتژیک خود تعریف می‌کند. این‌که یک رژیم دوست و اسلام‌گرایی نزدیک به پاکستان در کابل در قدرت باشد تا پاکستان از این ناحیه احساس ناامنی و تهدید از سوی مناطق قبایلی نداشته‌ باشد. بنابراین، ارتش پاکستان با هر وسیله‌ی که شده در پی برساخت یک وضعیتی است که با آن تهدید از سوی افغانستان و به‌خصوص مداخله افغانستان در امور مناطق قبایلی را واقعی جلوه دهد. پنجابی‌ها عملن مناطق قبایلی را در وضعیتی قرار داده که پشتون‌های صاحب قدرت در افغانستان اقلیت‌های قومی دیگر به‌خصوص هزاره‌ها را قرار داده است؛ با این تفاوت که اقلیت‌های افغانستان ابزارِ سیاست‌های سلطه‌جویانه پشتون‌ها نشده و مقاومت می‌کنند، اما ...

تلفیقِ القاعده و داعش

نشانه‌ها و نمادها در باورهای مذهبی نقش بسیار برجسته دارند. باور به آخرالزمان و ظهور مهدی موعود در بسیاری از ادیان از جمله مذاهب اسلامی بسیاری را واداشته است تا به زعم خودشان زمینه‌ی ظهور موعود را فراهم سازند و به نمادها و نشانه‌ها روی بیاورند که در روایت‌های مربوط به موعود از آن یاد شده است. در نمادگرایی موعودگرایان آدرس‌ها از اهمیت خاص برخوردار است. یکی ا ز آدرس‌های بااهمیت در باور موعودگرایان منطقه‌ی خُراسان است. در روایت‌های موعودگرایان اسلامی مهدی از خراسان ظهور می‌کند. پیشینه‌ی تاریخی این روایت را می‌توان در قیام ابومسلم خراسانی دید. اما داعش اوج این روایت بود. نخستین نطفه‌های داعش در هرات یا همان خراسان قدیم شکل گرفت. ابومصعب الزرقاوی صف خودش را در هرات از القاعده جدا کرد و بعدها در عراق رویای دولت اسلامی‌اش را تحقق بخشید. تفاوت القاعده با داعش در این بود که رهبران القاعده معتقد بودند که اول باید جامعه‌ی اسلامی به آن اسلام موردنظر القاعده گرایش پیدا کند و ایدئولوژی آن را بپذیرد. بنابراین اولویت القاعده استعمارزدایی جوامع اسلامی بود، و همچنان رضایت‌مندی جوامع اسلامی از ایدئو...

نقطه سر خط

(صلح در گِرو انتخابات، انتخابات در گِرو صلح) حملات یازدهم سپتامبر 2001م، که توسط گروه القاعده به رهبری اسامه‌ بن‌لادن، به برج‌های تجارت جهانی در شهرهای بزرگ آمریکا صورت گرفت، باعث کشته‌شدنِ نزدیک به چهار هزار شهروند آمریکایی شد. در نخستین ساعت‌های بعداز حوادث یازدهم سپتامبر، آمریکایی‌ها شبکه القاعده را عامل آن حملات تروریستی اعلام نمودند. آمریکایی‌ها از ملا محمد عمر، امیرالمؤمنین امارت اسلامی طالبان در افغانستان خواستند که مهمان عرب‌اش را به آن‌ها تحویل بدهد. اما طالبان، پس از حدود یک ماه مذاکره محرمانه با سازمان استخبارات مرکزی آمریکا (سیا)، این خواسته آمریکا را نپذیرفتند و ملا عمر، بن لادن را مهمان افغانستان خواند و از وی حمایت کرد. یک روز پس از حملات یازدهم سپتامبر، جورج بوش رییس جمهور وقت آمریکا در بیانیه‌ی مطبوعاتی، جنگ همه‌جانبه و تمام‌عیار علیه طالبان در افغانستان اعلان نمود. او گفت: حملات عمدی و خونبار روز گذشته علیه کشور ما بیشتر از اعلام یک جنگ، بلکه اقدام برای یک جنگ بود. «ما هیچ فرقی بین تروریست‌های این حملات را انجام دادند و آن‌های که برای این تروریستان پناهگاه داده‌...